همه خسته درا بسته بغض آسمون شکسته.
شبهای سرد خونه خالی دل من تنها نشسته
توی کوچه روی ناودون صدای گریه ی بارون
یاد اون خنده ی آخر دلمو کرده پریشون
نمیدونم ازکجا بود نمیدونم به کجا رفت
همش از خودم میپرسم که چرا رفت اون کجارفت
آخه اون بود همه دنیام همه عشقم همه رویام
حالا بی اون یه اسیرم خیلی خستم خیلی تنهام
به امید روز دیدار منم اون شبگرد بیدار
به امید روز دیدار منم اون شبگرد بیدار
یه صدا بود یه نگاه بود نگاه چشم سیاه بود
یه جرقه یه ستاره انگار از عرش خدا بود
مثل غصه مثل یک درد با دل من آشنا بود
هرچی فریاد میزنم من که کجایی تو کجایی
خوب نگاه کن تا ببینی تو ببین برام چی ساختی
خوب نگاه کن تا بدونی که چرا عشقمو باختی
به امید روز دیدار منم اون شبگرد بیدار
به امید روز دیدار منم اون شبگرد بیدار
صفحه قبل صفحه بعد
:: موضوعات مرتبط:
شبگرد بیدار... ,
,
:: برچسبها:
m ,
r ,
s ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0